English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 247 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
direction U سمت بافت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
weave U ساختن بافت
weaves U ساختن بافت
grain U بافت
sclerosis U تصلب بافت
regatta U پارچه نخی سفت بافت
regattas U پارچه نخی سفت بافت
tissue U بافت
tissues U بافت
fibre U بافت لیف
fibres U بافت لیف
gross U درشت بافت
grossed U درشت بافت
grosser U درشت بافت
grosses U درشت بافت
grossest U درشت بافت
grossing U درشت بافت
frostbite U یخ زدگی بافت بدن در اثر سرما
bunting U پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
graft U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafted U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafts U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
adenoidal U منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
fabric U سبک بافت اساس
fabrics U سبک بافت اساس
texture U بافت تاروپود
texture U دارای بافت ویژهای نمودن
texture U بافت
textures U بافت تاروپود
textures U دارای بافت ویژهای نمودن
textures U بافت
web U بافت یا نسج
webs U بافت یا نسج
woof U دست بافت
woofs U دست بافت
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
cork U بافت چوب پنبه درخت بلوط
corks U بافت چوب پنبه درخت بلوط
gauze U نوعی بافت توری
cellular U بافت سلولی
context U بافت
contexts U بافت
knitted U بافت
homespun U بافت خانگی
homespun U بافت میهنی وطنی
aceratosis U نارسی و نابالغی بافت شاخی
adenoid U شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
adenoma U ورم خوش خیم بافت غدهای
adipose tissue U بافت چربی
anterior commissure U بافت رابط قدامی
biopsy U ازمایش میکروسکپی بافت زنده
biopsy U بافت برداری
building steel lathing U بافت ساختمان فولادی
cellular tissue U بافت زنبوری
collenchyma U بافت لانه زنبوری
collenchyma U بافت کلانشیم
commissure U بافت عصبی رابط
commissurotomy U برداشتن بافت عصبی رابط
contexture U بافت
cotton duke U بافت ساده پنبهای یا کتانی
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
epithelialize U پوشیده شدن باو یا تبدیل شدن به بافت مخاطی
epithelialize U بافت پوششی شدن
epithelioma U غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
epithelize U پوشیده شدن با و یا تبدیل شدن به بافت مخاطی
epithelize U بافت پوششی شدن
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
faille U نوعی پارچه ساده بافت
fiber U بافت لیف
fiber U بافت
fibrocyte U سلول دوکی شکل بافت همبندی
fibrosis U تصلب بافت ها
fibrosis U افزایش بافت لیفی
finespun U ریز بافت
gold tisane U زر بافت
gray matter U ماده خاکستری بافت عصبی مغز
hand knife U خوش بافت
hand knitted U دست بافت
histogen U بافت ساز
histogenesis U بافت سازی
histologic U وابسته به بافت شناسی
histological U وابسته به بافت شناسی
histologist U متخصص بافت شناسی
histology U بافت شناسی
histology U علم بافت شناسی
histoloysis U بافت خواری
homemade U خانگی خانه بافت
homograft U پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
honeycomb rediator U رادیاتور با بافت کندوئی رادیاتور کندوئی
hypoxemia U کاهش اکسیژن بافت
hypoxia U کاهش اکسیژن بافت
in vivo U بافت زنده
intervenium U بافت میان رگهای برگ
knit goods U کش بافت
knit goods U کالای کش بافت
loose texture U بافت شل
lymphoma U غده مرکب از بافت لنفاوی
lymphomatoid U دارای بافت لنفی
lymphomatous U دارای بافت لنفی
lymphopoiesis U تشکیل بافت لنفی
Other Matches
mixd weave U بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
plain weave U بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak U بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
neurine U بافت پی
of a loose textture U شل بافت
of a loose texture U شل بافت
phloem U بافت لیفی
chain stitch بافت زنجیری
xylem U بافت چوبی
plain weave U بافت ساده
basket weave U بافت حصیری
close-knit U ریز بافت
stroma U بافت بنیادی
flat weave U تخت بافت
selvedge U گرد بافت
vascular tissue U بافت اوندی
sennet U بافت حصیری
texture of soil U بافت خاک
soil texture U بافت خاک
stroma U بافت نمدی
selvage U گرد بافت
sclerenchyma U بافت زنبوری
nerve tissue U بافت عصبی
welknit U خوش بافت
vascular tissue U بافت هادی
necrosis U بافت مردگی
typical <adj.> U بافت عادی
typical <adj.> U بافت معمولی
texture U ترکیب بافت
style U سبک بافت
weaving draft U نقشه بافت
basket-weave U بافت حصیری
knotless U بافت شل و آزاد
plain weave U بافت حصیری
knotless U بافت تقلبی
interlocking U بافت با قلاب
slit weave U بافت چاکدار
slip U خطا در بافت
reticulum U بافت همبند و مشبک
blemish [mistake] U عدم تقارن در بافت
taffetized U دارای بافت تافته
reticulum U بافت نگاهدارنده اعصاب
plain weave U پارچه ساده بافت
knotless U بافت بدون گره
balanced plain weave U بافت ساده یک رو یک زیر
sclerenchyma U بافت سخت سلولی
wire netting U بافت توری سیمی
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
woodiness U بافت چوبی وفوردرخت
steel fabric U بافت فولاد ساختمانی
tightly weave U بافت پرتراکم و سفت
warp U نخ تار [در طول بافت]
soil separates U اجزاء بافت خاک
sequestrum U قسمت بافت مرده
contextual architecture U معماری بافت گرایی
suber U بافت چوب پنبهای
phelloderm U بافت چوب پنبهای
of a coarse fibre U درشت بافت زمخت
myoma U غده بافت ماهیچه
metal gauze U بافت توری فلزی
mesophyll U بافت درونی برگ
neuroglia U بافت حافظ عصب
match U قرینه سازی در طرح یا بافت
dyed-in-the-wool U پیش از بافت رنگرزی شده
flat weave U بافت ساده و بدون پرز
anomalous weave U بی نظمی و عدم تقارن در بافت
parenchyma U مغز غده بافت اصلی
neurogenic U ایجاد کننده بافت عصبی
scar tissue U بافت همبند جای زخم
suberic U دارای بافت چوب پنبهای
suberose U دارای بافت چوب پنبهای
suberous U دارای بافت چوب پنبهای
tarlatan U پارچه نخی ساده بافت
conceit U [بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
suberization U ایجاد بافت چوب پنبهای درچوب
suberize U تبدیل به بافت چوب پنبهای شدن
Urban tissue sites U سایت های بافت فرسوده شهری
necrotic U دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
to pace the web U پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
welknit U سخت بافت دارای بنیه محکم و قوی
phlegmon U اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
essential elements U [پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
texture mapping U 2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
weft-face pattern U [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
row U [ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
move of pattern U [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
power loom U ماشین بافندگی [در بافت فرش های ماشینی از آن استفاده می شود.]
accessory objects U لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
twill weave U بافت ساده حصیری [که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
hook knife U چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
Alcaraz U یکی از مراکز بافت فرش در اسپانیا مربوط به قرن ۱۵ تا ۱۷ میلادی با طرح های شبکه ای و بندی
silver thread U نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
Family prayer rug U فرش محرابی صف گونه [اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
webbing end U [قسمت گلیم بافی فرش قبل از شروع به بافت اصلی متن فرش]
mohair U کرک [نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
filed U زمینه اصلی فرش [که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
fraudulent weave [false] U بافت تقلبی [بافته هایی با تعداد پود بیش از حد عرف در هر ردیف یعنی دو یا سه پود یا با استفاده از نخ های مصنوعی]
closed back U بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
relative humidity U رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
chain stitch U گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
figural rug [pictorial] U فرش تصویری [در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
relief U نقش یا گل برجسته [این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
non-directional design U طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
Rudbar U شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
discontinuous wefts U پودهای منقطع [این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
basket weave U بافت دو پود زیر دو پود رو
Farahan U فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
Ushak medallion U ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
gig U ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
pile U گوشت فرش [قسمت آزاد نخ در بالای گره است و ارتفاع آن بسته به نوع و محل بافت فرش از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می رسد.]
sizing U آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
knot ratio U نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
kanat U نوعی گلیم ترکی [روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
fragment U [فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
salachak U فرش محرابی یموتی [این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
reed U شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
offset knots U گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
Quchan U قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
Jaff design U طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
goat hair U موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
rug names U اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
sarcoma U تومور بدخیم بافت پیوندی تومور بدخیم نسج همبند تومور سرطانی
geometric design U طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
filikli U [نوعی فرش با پرز بلند و نسبتا زبر و خشن و بیشتر از جنس پشم بز که در مناطق عشایری ترکیه و آذربایجان شوروی بافته شده، گره ها بدور نخ تار زده شده و کل فرش پس از اتمام بافت رنگرزی می شود.]
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
Anatolia U منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
vase structure U بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
minor border U حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
room-sized rug U فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
peacock U طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
rashwan medallion U ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com